يکشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۳
r_search
نوع نشریه:
نشریات:
از تاريخ:
تا تاریخ:
کد خبر: ۱۱۱۱۸
تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۰
برندگان و بازندگان ریاست‌جمهوری میشل عون چه کسانی هستند؟
سرانجام مجلس لبنان پس از آن‌که دو سال و نیم این کشور بدون رئیس‌جمهور بود، به ریاست‌جمهوری میشل عون رأی داد. این چهل و ششمین باری بود که مجلس لبنان تلاش می‌کرد رئیس‌جمهور این کشور را انتخاب کند. میشل عون در نهایت با ۸۳ رأی از مجموع ۱۲۷ رأی رئیس‌جمهور لبنان شد؛ اما سوال اینجاست که برندگان و بازندگان اصلی این انتخاب چه کسانی بودند؟ در همین راستا، ابراهیم امین تحلیل‌گر مسائل منطقه‌ای و سردبیر روزنامه الاخبار لبنان در مقاله‌ای با اشاره به انتخاب میشل عون به عنوان رئیس‌جمهور لبنان نوشت که بسیاری از جریان‌های سیاسی مشغول بررسی سازش الزامی برای انتخاب رئیس‌جمهور خواهند برد تا بتوانند هزینه سود و زیان موجود را شناسایی کنند.

به نوشته امین، این ‌سازش خسارت بسیار سختی برای برخی گروه‌ها بوده و برای برخی دیگر از گروه‌ها خسارت قابل تحمل به شمار می‌رفت. اما برای بخش سوم خسارات غیرقابل جبران بود. بازیگران اصلی فضای سیاسی در لبنان که نمایندگی سیاسی و طایفه‌ای از سوی بخش عمده‌ای از مردم را دارند نخست عبارت است از فراکسیون شیعیان به رهبری جنبش امل. این در شرایطی است که حزب‌الله همچنان سعی دارد خود را تا حدی از تحولات سیاسی لبنان دور نگه دارد. آرای انفرادی شیعیان در لبنان هنوز به جایی نرسیده که بتوان آن را به عرصه سیاسی لبنان ملحق کرد. همچنین یک فراکسیون سنی بزرگ وجود دارد که ریاست آن را جریان المستقبل بر عهده دارد. رقیب این فراکسیون جریان‌های انفرادی هستند که بیش ‌از این که بتوانند تغییری را در آن ایجاد کنند، به اهرم فشار بر این فراکسیون تبدیل‌ شده‌اند. در میان جریان مسیحیت نیز همین اتفاق افتاده است؛ به گونه‌ای که حزب نیروهای لبنانی به میراث خوار نامشروع حزب الکتایب تبدیل شده است که در عملیات شبیه‌سازی سلول های بی جان خود وارد شده است. در این میان شخصیت‌ها و جریان‌های کوچک در سایه اختلافات جریان‌های بزرگ به دنبال دستاوردی برای خود هستند.

فراکسیون دروزی‌ها همچنان شاهد قوی‌ترین و تأثیرگذارترین رهبری یعنی ولید جنبلاط است. در این میان نبیه بری در معرض یک عملیات بزرگ فریب قرار گرفته است. اطلاعاتی که در اختیار وی قرار داده می‌شود او را از درک دیدگاه‌های مشخص و واضح منع می‌کند. برگه سفید وی به انتخاب میشل عون بیشتر شبیه یک اعتراض بود، اما نتوانست تصمیم بزرگ برای انتخاب عون را متوقف کند. وی در حالی که می‌داند جریان‌های داخلی هستند که جلوتر از هر عنصر خارجی عملیات انتخاب رئیس‌جمهور را به پیش بردند، اما همچنان اصرار دارد که یک سازش خارجی باعث انتخاب رئیس‌جمهور شده است. این منطق باعث می‌شود که بری در مرحله تشکیل دولت سرسختی بیشتری از خود نشان دهد. از سوی دیگر، مشخص نیست عربستان چه موقعی قید و بندهای اعمال شده بر پای سعد حریری را کنار خواهد گذاشت. هنگامی که وی سعی کرد به کاروان ریاست جمهوری عون ملحق شود، از دفتر دستورات عربستان سعودی تنها عبارات و بیانیه هایی را برداشت که متمرکز بر نقد حزب‌الله لبنان گفت. 

مشکل بزرگی که فراروی ولید جنبلاط و تیم نیروهای لبنانی قرار دارد، این است که طی سه دهه گذشته از مزایای زیادی در لبنان برخوردار شده اند، اما جنبلاط بیشتر اعتبار خود را برای در دست نگه داشتن «تخم طلا» در معادلات لبنان از دست داده است. تلاش وی برای ایجاد مسافت واحد نسبت به تمامی گروه‌ها و تردد در میان جریان‌های مختلف این موقعیت را برای جنبلاط ایجاد می‌کرد؛ اما الان این رویکرد به پایان راه رسیده است. امروز جنبلاط به این موضوع فکر نمی‌کند که جایگاهی که در دولت لبنان دارد به عنوان رهبر بیشتر دروزی های لبنان هرگز بر اساس مبانی عددی دروزی ها نبوده است، چرا که دروزی ها هرگز به اندازه ای زیاد نبودند که بتوانند دیگران را تهدید کند. اما در شرایط کنونی این اتفاق به پایان رسیده و وی به رهبر جریانی تبدیل شده که تاثیر سرنوشت سازی در اقتصاد و پول  و ابعاد نظامی کشور ندارد، تمام چیزی که جنبلاط الان در اختیار دارد این است که گاهی به این جریان و گاهی به جریان مقابل پناهنده شود.

در این میان سمیر جعجع نیز سعی دارد خود را فردی نشان دهد که تاثیری سرنوشت‌ساز در رساندن عون به کاخ ریاست جمهوری داشته است، وی این جرئت را ندارد که شکست خود را بپذیرد، اما واقعیت این است که شکست وی هنگامی روشن شد که متحدانش در میان مسلمانان و در لبنان و کشورهای منطقه و دنیا به این نتیجه رسیدند که رئیس‌جمهور به ناگزیر باید از تیم مقابل وی باشد و نقش وی در این میان تنها برای ایجاد هیاهو و جنجال بر ضد عون بوده است. به این ترتیب او مجبور شد که بین دو رقیب خود یعنی سلیمان فرنجیه و میشل عون یکی را انتخاب کند، این ‌شکست کمی نیست. وی حتی حاشیه مانور زیادی برای جلوگیری از این شکست نداشت ، به گونه‌ای که حتی تأیید کاندیداتوری میشل عون نیز برخلاف ادعای  جعجع ما به ازای قابل توجهی برای او نداشت. چرا که نه عون رویکرد سیاسی و ائتلاف های اصلی خود را تغییر داد، نه تغییر رویکرد جعجع باعث تغییرات اساسی در قواعد بازی شد. تنها اتفاقی که افتاد این بود که حریری به جایگاهی بازگشت که از دو سال و نیم پیش در مورد آن فکر می کرد. یعنی زمانی که به دنبال رسیدن به تفاهم با عون بود. حتی علت بازگشت حریری نیز این نبود که جعجع مواضع خود را تغییر داد، بلکه به این علت بود که می‌دانست فرصتی برای ریاست جمهوری فردی غیر از عون وجود ندارد. توهم دیگری که جعجع با آن دست‌به‌گریبان است این است که تصور می‌کند وارث طبیعی جریان مردمی میشل عون است. اما این مردم آرمان‌ها و مبانی خاص خود را دارد که هرگز با آرمان‌ها و مبانی جعجع و جریان متبوع وی جور در نمی‌آید.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: