دوشنبه ۱۸ تير ۱۴۰۳
r_search
نوع نشریه:
نشریات:
از تاريخ:
تا تاریخ:
کد خبر: ۱۱۲۸۷
تاریخ انتشار: ۰۳ آذر ۱۳۹۵ - ۰۰:۰۵
بررسی همه محدودیت ها و پیشرفت های هسته ای ایران پس از برجام در گفت و گو با بهروز کمالوندی
بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی و معاونت امور بین الملل و روابط راهبردی این سازمان با حضور در سایت «تابناک» گفت و گوی مشروحی را پیرامون شرایط این سازمان، همه محدودیت ها و پیشرفت های هسته ای ایران پس از برجام انجام داد. آنچه در ادامه می خوانید، مشروح گفت و گوی کمالوندی با خبرنگار «تابناک» است:

با توجه به ارائه گزارش اخیر مجلس درباره برجام، می خواستم جنابعالی آخرین دستاوردهای فنی برجام و خسارت هایی که هرچند به صورت موقتی برای ما ایجاد کرده است را تشریح بفرمائید؟
یکی از مهمترین محاسن برجام این است که فضای بین المللی را برای ما باز کرده است و باعث شده رفت و آمدهای ما با سایر کشورها به سهولت انجام شود. یکی دیگر از حسن های برجام این است که یک برنامه مشخص و مدون را تا ۱۰ – ۱۵ سال آینده برای سازمان انرژی اتمی مشخص کرده و هرکسی مسئولیت اداره سازمان انرژی اتمی را بر عهده بگیرد، دارای یک چارچوب و برنامه مشخص است که باید طبق آن عمل کند. البته در زمان عقد قرارداد برجام ما حواس مان بود که به نحوی کار را پیش ببریم که در نهایت ما را به سمت غنی سازی صنعتی سوق دهد و اگر درست بررسی شود و سیاسی برخورد نشود، برنامه خوبی برای سازمان ترسیم شده و اینکه شما پرسیدید "وضعیت سازمان انرژی اتمی چطور است" می خواهم بگویم در یک چارچوب و برنامه خوبی قرار گرفته ایم که اگر در همین راستا کار پیش برود، ما را به جای خوبی می رساند.
یعنی ما می توانیم امیدوار باشیم که در ۱۰ یا ۱۵ سال آینده ماشین های غنی سازی جدیدتری داشته و از طرفی در زمره کشورهایی قرار بگیریم که دارای انرژی هسته ای صنعتی هستند و بدون محدودیت از ان بهره می برند؟

آنچه می توانم بگویم این است که ما طی برنامه ۱۵ سال آینده کف یک انرژی هسته ای صنعتی را خواهیم داشت. این را از گزارش های فنی که تاکنون دریافت کرده ایم، می گویم. اگر برجام هم نبود، خیلی تفاوتی با این شرایط نداشت و ما تقریبا طی همین مدت به کفت صنعتی می رسیدیم. البته کفی که ما در نظر داریم بالاتر از ۱۹۰ هزار "سو" است. ممکن بود در نبود برجام ما به جای ۱۵ سال طی ۱۰ یا ۱۲ سال به این کف می رسیدیم، اما به شرط اینکه فضا برای این کار مهیا می شد. ببنید مهیا کردن فضا فقط فنی نیست. شما وقتی بر اساس تصمیمات و ملاحظات سیاسی سینگال هایی به بیرون می فرستید، تصمیم می گیرید به جای رفع مشکلات ماشین ها و به کارگیری ماشین های جدید، همان ماشین غنی سازی را با وجود اشکالات زیاد در سطح وسیعی تکثیر می کنید، در واقع این کار فنی نیست. مقداری از این کار سیاسی است؛ یعنی شما به طرف مقابل می خواهی بگویی "من می توانم ده ها هزار ماشین داشته باشم". هر کشوری بخواهد در حوزه غنی سازی وارد شود، این حوزه ممنوعه است و کشورهای قدرتمند دنیا اجازه آن را نمی دهند کشوری وارد آن بشود. حوزه هسته ای یک حوزه باز است که همه می توانند در آن وارد بشوند، اما این حوزه باز یکسری نقاط ممنوعه ای دارد که مانند قانون نانوشته است و ما در مورد آن دستورالعمل قانونی و خاصی نداریم، ولی خوب قدرت های بزرگ اجازه نمی دهند بنا به هر دلیلی کشورهای دیگر وارد این حوزه شود.
با توجه به محدودیت هایی که پس از برجام پذیرفتیم و با توجه به اتفاقاتی که در سایت هایی مثل نطنز افتاد، زنجیره تامینی که در این سال ها شکل گرفته بود، تقریبا از بین رفت. به علاوه زمزمه هایی شنیده می شود که بناست برخی شرکت ها جمع شود که در این بین از جمع شدن ساختار پژوهشگاه انرژی اتمی هم نام برده می شود. این فکت ها کمی نگران کننده است، به خصوص که هزینه کمی برای به دست آوردن این تکنولوژی ندادیم؟
هیچ جایی در سازمان نبوده و یا مثلا شرکتی وجود داشته باشد که کار سانتریفیوژ سازی انجام دهد و بعدا تعطیل شده باشد. آنهایی هم که خارج از سازمان بوده اند، اینطور نبوده که تنها قطعه برای سازمان انرزی اتمی بسازند و کار دیگری نداشته باشند.
ببینید فعالیتی که عرض شد گاها با عنوان دستگاه های قالب ریزی و صنایع جانبی است. می گویند سخت ترین ضربه به یک صنعت وقتی وارد می شود که زنجیره تامین مورد هدف قرار گیرد، الان به نظر می رسد این آسیب به صنعت هسته ای وارد شده، شما چطور در کنار این امر مژده صنعتی شدن می دهید؟

توجه کنید که روش قبلی اصلا نتیجه نمی داد. شما صحبت از روتور آلومینیومی می کنید، ولی دوره این نوع ماشین ها یا این آلیاژ تمام شده است. در جلساتی بوده که دوستانی از روند کار اطلاعی نداشته اند یا به هر دلیلی اصرار داشتند از این روتور به صورت انبوه استفاده شود. اما نمی توانستیم این راه را ادامه دهیم، استدلالش هم این بود که تولید این نوع ماشین ها به مصلحت نیست. زمانی که به تولید انبوه ماشین های آلومنیومی فکر می کردیم، برجام منعقد نشده بود و ما محددودیت های زیادی داشتیم. شاید عده ای درباره ماشین های IR۱ و IR۲ بگویند در جمع آوری آنها عجله شد و به همین دلیل برخی از آنها هم دچار صدمه شدند، در حالی که اینگونه نیست. اتفاقا این کار خیلی با حساب و کتاب انجام شد، اما آن ماشین ها اشکال ذاتی داشت. اشکال ذاتی آن است وقتی می خواهید آنرا خاموش کنید مثل فرفره ای هست که می چرخد با یک سرعتی ولی وقتی دورش را کم کنید از توازن بیرون می آید به بدنه می خورد و می شکند. یعنی این ماشین مانند ماشینی است که باید تمام ۲۴ ساعت روشن باشد، و اگر آن را خاموش کنید، مثلا صدمه می بیند. پس این عیب ذاتی و بزرگی است.
آقای دکتر امکان دارد اشاره بفرمائید قبلا توان تولید سوخت ما چقدر بوده و الان یعنی پس از برجام با توجه به جمع آوری برخی ماشین های غنی سازی به چه میزان رسیده است؟
اصلا شما فرض کنید برجامی در کار نیست. کل سانتریفیوژ های ما ۱۹ هزار بوده که ۱۰ هزار تای آن کار نمی کند. (به برخی سانتریفیوژها به دلایل سیاسی و برخی به دلیل فنی اصلا گاز تزریق نمی شد.) از طرفی ظرفیت نصب ماشین ما در نطنز ۵۰ هزار سانتریفیوژ بیشتر نیست. فرض کنید یک نطنز دیگر با صدها میلیاردها تومان هزینه ایجاد کنیم. خب این ظرفیت به ۱۰۰ هزار تا می رسد که با ماشین های فعلی حتی مصرف ۶ ماهه نیروگاه بوشهر را هم پاسخ نمی دهد. با این روند هم، ما نمی توانیم به دنبال سوخت برویم و از طرفی با ادامه این روند طرف مقابل می گوید این روند آخرش سوخت نیست.
سازمان انرژی اتمی بعد از برجام برای ساخت ماشین های جدید چه اقداماتی انجام داده است، یعنی می توان به داشتن بیش از ۱۹۰ هزار سوء امیدوار بود؟
الان ما دو نوع سانتریفیوژ داریم که نوع IR۱ آن زیاد تولید کرده ایم. این نوع سانتریفیوژ زمانی معجزه می کرد، ولی الان پیشرفت زیادی حاصل شده و باید ان را کنار بگذاریم. بنابراین چه با برجام و چه بدون برجام اگر بخواهیم این نوع سانتریفیوژ را باز هم تولید کنیم، اشتباه است. برخی اطلاعات را نمی خواهیم بگوییم. لذا باید با دهان بسته حرف بزنیم. رهبری انقلاب آمدند گفتند در یک سال و نیم به صد هزار سو می رسیم. گزارشی به حضرت آقا دادیم که مطمئنا خیلی کارها می توانیم بکنیم و البته کارهایی که مطمئن بودیم را به ایشان گزارش دادیم. ظرفیتی در سازمان انرژی اتمی وجود دارد که درصورت ضرورت می توان بیشتر از ۱۰۰ هزار سو هم تولید کرد. اگر رهبری نمی فرمودند، ما هم حرفی نمی زدیم. وارد جزئیات نمی شویم، اما ما کف را حفظ کردیم.
طبق آنچه جنابعالی اشاره می کنید، ایران در ۱۵ سال آینده کف بحث صنعتی یعنی ۱۹۰ هزار سو را می تواند داشته باشد، چه مسیری برای تحقق آن است؟
ضرورتی ندارد خیلی مطالب را الان بگوئیم صرفا به این دلیل که برخی خوششان بیاید. آن چیزی که حقیقت است را عرض می کنم؛ چون باید حرفی بزنم که پشتوانه دار باشد. ایران در این فرایند ۱۵ ساله کف ۱۹۰ هزار سو را خواهد داشت، اما ما به بالاتر از این فکر می کنیم، ولی در حقیقت اینها سناریو است؛ چون باید ببینیم IR۶ و IR۸ جواب می دهد یا خیر؟ البته اگر بخواهیم فقط طرف را بترسانیم همین مقدار کافی است.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: