يکشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۳
r_search
نوع نشریه:
نشریات:
از تاريخ:
تا تاریخ:
کد خبر: ۱۱۷۳۳
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۴
عباس عبدی تحلیلگر اصلاح طلب درخصوص تاثیر فقدان آیت الله هاشمی بر جریان اصلاحات گفت: اصلاح‌طلبان بايد نقش مستقلي از هر نيروي ديگري براي خود تعريف كنند نه آنكه به اميد اين و آن باشند. اين وابستگي‌ها كمكي به حل مشكلات ايران نمي‌كند. الان هم به نظرم مشكلي نخواهند داشت. اين تصور اشتباهي بود كه از آقاي هاشمي داشتند ولي اكنون كه ايشان درگذشته‌اند بهتر مي‌توانند در راه استقلال و روي پاي خود ايستادن فكر كنند. به نظرم در صورتي كه رفتار درستي پيشه كنند فوت آقاي هاشمي هيچ مشكلي براي ادامه حضور يا حتي فعال‌تر شدن آنان نخواهد داشت.
وی افزود: به نظرم اين تصور دقيق نيست كه گمان كنيم يك نفر سرمايه‌اي داشته و با فوتش اين سرمايه را هم با خود مي‌برد مثل كسي كه اطلاعاتي داشته و با مرگ خود آنها را با خود مي‌برد. اين برداشت در عرصه سياست و براي نيروي سياسي در حد فاجعه است.
این فعال اصلاح طلب تاکید کرد: مشكل اصلي اين است كه سياست‌ورزي اصلاح‌طلبان در سال‌هاي گذشته و اكنون نيز ناقص است و شايد هميشه چشم اميدشان به اشخاصي از جمله مرحوم هاشمي يا آقاي روحاني بوده است. بنابراين اگر بر اساس روال گذشته بخواهند عمل كنند قطعا دچار خلل خواهند شد ولي اگر قرار باشد اين نقص را برطرف كنند پاسخ منفي است.
وی با بیان اینکه بازي اصلاح‌طلبان دو ركن اصلي دارد اظهار کرد: اول التزام به سياست‌هاي اصلاح‌طلبانه، دوم وضعيت موازنه قواي نيروهاي اجتماعي و سياسي. درگذشت آقاي هاشمي از يك سو بر ركن دوم اثرگذار است. اگر اصلاح‌طلبان نتوانند مجموعه ظرفيت بالقوه سياسي را از آنِ خود كنند طبعا موازنه قوا بيش از گذشته به ضررشان خواهد شد. از سوي ديگر بر شيوه و ابزار اصلاح‌طلبي كه تعامل و گفت‌وگو باشد اثر منفي خواهد گذاشت زيرا بخشي از ظرفيت اين شيوه كه آقاي هاشمي بود از ميان رفته است. بنابراين در اولويت آنان است كه اين ظرفيت را به نحوي بازسازي كنند.
عبدی تصریح کرد: تمام حرفم اين است كه به عنوان يك جريان سياسي نبايد چنين وابستگي‌هايي تعيين‌كننده نهايي وضعيت آنان باشد. بنده درصدد كم رنگ كردن نقش شخصيت‌ها نيستم ولي بخشي از اين پررنگي محصول وابستگي ذهني ما و كنشگران به تعيين‌كنندگي نقش اشخاص است.
او همچنین اظهار کرد: آقاي هاشمي موجوديتي تاريخي دارد همچنان كه ديگران همچنين‌اند؛ لذا نمي‌توان به راحتي كسي را جانشين يا شبيه به ديگري كرد به ويژه آقاي هاشمي كه شرايط كاملا متفاوتي با ديگران داشته است. اصولا قرار نيست كه چنين مشابهتي هم باشد زيرا هر كس در دوره زماني خودش نقشي را ايفا مي‌كند و تمام مي‌شود. ذهنيت درستي نيست كه دنبال چنين مشابهت‌ها و جانشيني‌ها بود. بايد هر كس و گروهي نقش و بازي خود را ايفا كند. كوشش هر فردي براي ايفاي مصنوعي نقش ديگران موجب مي‌شود كه هم نقش خودش را فراموش كند و هم ناتوان در اجراي نقش ديگري باشد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: