يکشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۳
r_search
نوع نشریه:
نشریات:
از تاريخ:
تا تاریخ:
کد خبر: ۱۱۸۶۲
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۱:۱۲

محمدرضا جلایی پور استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران در تحلیلی جامعه شناختی از فاجعه پلاسکو نوشت: سال‌هاست گفته می‌شود جامعه ایران در معرض ریسک و خطر است و «زندگی در ایران زندگی در آغوش خطر» است. جامعه‌ای که همیشه در معرض زلزله و سیل بوده است و در سال‌های اخیر با خطرات اکولوژیکی مثل کم‌آبی، خشکسالی و بیابان‌زایی رو به رو شده است. مخاطرات صنعتی و بیماری‌های فزایندۀ ناشی از آن به درستی شناسایی نمی‌شود. 
وی با بیان اینکه مخاطرات شهری و بین‌شهری مثل سازه‌های قلابی، ساختمان‌های فرسوده، بی‌حفاظی در برابر آتش‌سوزی و تصادفات بین جاده‌ای بیشتر شده است افزود: از طرف دیگر ما در زمینۀ پزشکی و مهندسی و بوروکراسی هم با فرایندهای «نوسازی مخلوط و مخاطره‌خیز» رو به رو هستیم. در جامعۀ در آغوشِ مخاطرۀ ایران ابزارهای رصدی که به شکل دقیق خطر را نشان بدهد در فجایعِ پیش از پلاسکو کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند. «خشک شدن دریاچۀ ارومیه» قبلا پیش آمده بود ولی مورد غفلت کثیری از نیروهای حکومتی و جامعه مدنی قرار گرفت، اما فاجعۀ پلاسکو و تداوم ده روزۀ آن با نظارت همزمانِ میلیون‌ها ایرانی روند خطرخیز «نوسازی مخلوط» در ایران را بیشتر و عمیق‌تر نشان می‌دهد. درست مثل اسکنی که وجود سلول‌های سرطانی را در بدن نشان بدهد و مرئی می‌کند.
جامعه ایران به «تقویت نظارت نهادی» نیاز دارد
این استاد دانشگاه در ادامه و پاسخ به این سوال که چه باید کرد نوشت: پیش‌تر می‌گفتم جامعۀ ایران «کژمدرن» یا«مدرنِ بدقواره» است. امروز اضافه می‌کنم که یکی از نشانه‌ها و جلوه‌های این بدقوارگی این است که جامعۀ ایران به شکل جدی در معرض «نوسازیِ مخلوط» است و در آغوش خطر زندگی می‌کند. راه حل، قهرمان‌سازی و اسطوره‌سازی از نوع صدا و سیمایی نیست.
استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران با بیان اینکه جامعه ایران به طور جدی به «تقویت نظارت نهادی» هم از سوی حکومت و هم از سوی جامعه مدنی نیاز دارد و راه میانبر دیگری وجود ندارد تصریح کرد: با نظارت قوی‌تر نهادهای حکومتی و مدنی (از جمله رسانه‌ها و انجمن‌های حرفه‌ای)، هم فاجعه‌ی پلاسکو قابل پیشگیری است، هم حقوق‌های نجومی، هم املاک نجومی، هم حساب‌های بانکی رئیس قوه‌ی قضاییه، هم رشد بابک زنجانی‌ها، هم بسیاری از سوانح جاده‌ای و هم حجم عظیم فرار مالیاتیِ بخش بزرگی از شهروندان. هستۀ سخت قدرت نباید نسبت به جامعۀ در آغوش خطر ایران اینقدر بی‌مسئولیت عمل کند (این بی مسولیتی هم در خود حکومت و هم در جلوگیری از تقویت وجه نهادی جامعه مدنی دیده می شود).
جلایی پور تاکید کرد: همانطور که در مورد پلاسکو مشاهده کردیم نظارتِ نهادی از سوی حاملان هستۀ سخت قدرت در حکومت خواسته و ناخواسته دور زده می‌شود و نظارتِ نهادی در قلمرو وسیع حکومت را سست می‌کند. بهبود آموزش‌های عمومی برای تربیت شهروند مسئول و مدنی و بازگرداندنِ نظارت نهادی مستحکم در حکومت ایران یکی از ویژگی‌های «برجام ملی» باید باشد.
وی با بیان اینکه تقویت فرایندهای فوق ممکن است سال‌ها طول بکشد و حتی ناخواسته از سوی هسته سخت حکومت به تعویق بیفتد اضافه کرد: ولی این تأخیر، بارِ مسئولیت را از دوش جامعه مدنی ایران برنمی‌دارد. جامعۀ در آغوش مخاطرۀ ایران به نظارت نهادی جامعه مدنی نیاز دارد. تقویت نهادهای صنفی و حرفه‌ای و سمن‌ها ضروری است. صرفِ زنده بودن جامعه مدنی کافی نیست، بلکه جامعه مدنی ضروری است وجوه سازمان‌یافته‌ی حرفه‌ای‌اش را تقویت کند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه آموزش و پرورش، دانشگاه‌ها و صدا و سیما باید شهروندان جامعه را برای رویارویی با مخاطرات آموزش دهند، تصریح کرد: فاجعه‌ی پلاسکو می‌تواند زنگ بیدارباشی باشد برای تقویتِ همه‌ی عناصر نهادی ضروری برای افزایش ایمنی ضد آتش در ایرانی که سه چهارم شهروندانش شهرنشین شده‌اند و در ساختمان‌های ناایمن کار و زندگی می‌کنند و نمی‌دانند چگونه از آتش‌سوزی پیشگیری کنند و در صورت وقوع آن سلامت بمانند.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: