شنبه ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
r_search
نوع نشریه:
نشریات:
از تاريخ:
تا تاریخ:
کد خبر: ۳۵۷۵
تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۳۹۴ - ۲۰:۲۷
یادش به خیر! روزی روزگاری در سال‌هایی نه چندان دور در اداره‌ای نیمه‌دولتی مشغول به کار بودم. در آن اداره، رئیس بنده و همکارانم میان من و آچار فرانسه هیچ تفاوتی قائل نبودند. در کنار کار پژوهشی و اجرایی و بانکی و غیره و ذلک، یکی از وظایف معمولم ویرایش نامه‌های اداری بود.

رئیس بنده که مردی بود محترم و محتشم، نمی‌دانم چرا از سر عادت، واژه «بها» را «بهاء» می‌نوشت. بیش از صد بار پیش آمد که با ادب و احترام، همزه را از پایان واژه حذف کنم اما رئیس محترم نمی‌دانم چرا حذف همزه را به حساب عربی‌ستیزی من می‌گذاشت و از آنجا که زبان عربی را جلوه‌ای از جلوه‌های اسلام می‌دانست، همزه را با اصرار و الحاح به پایان واژه بها می‌چسباند.

یک روز که دیدم توضیحات شفاهی‌ام در رفع این غلط نگارشی کارگر نمی‌افتد، آنچه را که ابوالحسن نجفی در کتاب غلط ننویسیم ذیل مدخل «بها/بهاء» آورده است، در نامه‌ای خطاب به ایشان نوشتم و روی میزشان گذاشتم: «بها واژه فارسی و به معنای قیمت است و در پایان همزه ندارد. بنابراین نباید گفت: «بهاء این کتاب هزار ریال است.» اما بهاء، با همزة پایانی، کلمة عربی و به معنای «فروغ و روشنایی» است و برای اینکه با بهای فارسی اشتباه نشود بهتر است که همزة پایانی آن در نوشتن حفظ شود».
البته آن نامه اداری موثر واقع نشد و رئیس بنده ـ لااقل تا وقتی من در آن اداره مشغول به کار بودم ـ بها را بهاء می‌نوشت.
حالا که بحث به اینجا رسید بگذارید ببینیم استاد نجفی در ادامه درباره بها چه گفته است: «بها به معنای «قیمت» است و بها دادن یعنی «قیمت را پرداختن». بنابراین اگر گفته شود: «در جامعة ما به مصرف انرژی بها داده نشده است» معنایی جز این نمی‌دهد که «مصرف انرژی برای جامعة ما مفت تمام شده است» یا چه بسا «افراد جامعة ما بهای انرژی مصرفی خود را نپرداخته‌اند». اما غرض گوینده فقط این بوده است که «در جامعة ما به مصرف انرژی اهمیت کافی نداده‌اند».

بها دادن در فارسی هرگز به معنای «اهمیت دادن» نبوده است. جمله‌هایی مانند «ما به تکامل تاریخی بشر بها می‌دهیم» و «نباید به سخن این یاوه‌گویان بها داد» که این روزها فراوان شنیده می‌شود تقریبا بی‌معنی است. در سال‌های اخیر ترکیبات غلط دیگری نیز از روی بها دادن ساخته‌اند، مانند «پربها دادن» و «کم بها دادن». مثلا می‌گویند: «هنرمندان به ابداع و ابتکار پر بها می‌دهند». برای بیان این معنی در فارسی معادل‌های فراوانی بوده و هست و همیشه می‌توان آنها را به کار برد، مانند ارزش نهادن، ارج گذاشتن، اهمیت دادن، اعتبار قائل شدن، مهم شمردن، قدر شناختن، وقع نهادن و جز اینها.

در متون کهن وزن نهادن نیز به همین معنی به کار رفته است: «از آن زندگانی که در فراق دوستان گذرد چه لذت توان یافت؟ و کدام خردمند آن را وزنی نهاده است و از عمر شمرده؟»

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: