Iran’s foreign minister, Mohammad Javad Zarif, is in demand these days. On the sidelines of the U.N. General Assembly, he shook hands with President Obama and met twice with Secretary of State John Kerry. (Zarif and Kerry have been nominated, jointly, for the Nobel Peace Prize, scheduled to be announced this week, for their two-year negotiations on the Iran nuclear deal.) Zarif hosted both Republican and Democratic officials from previous U.S. Administrations, breakfasted with editors, huddled with American nuclear experts, and briefed the Times editorial board.
حضور محمدجواد ظریف، وزیر خارجه ایران در اجلاس امسال مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک، با حاشیههایی همراه شد که به موضوع مواجهه وی با رئیسجمهور آمریکا و دست دادن آنها مرتبط بود. از سوی دیگر، محتوای دیدارهای ظریف و همچنین حسن روحانی، رئیسجمهور ایران در نیویورک، از فعالتر شدن نقش ایران در زمینه حل و فصل بحرانهای منطقهای حکایت داشت. رابین رایت خبرنگار «نیویورکر» در آخرین ساعات حضور ظریف در نیویورک، مصاحبهای با وی انجام داده که امروز منتشر شده است. او در این مصاحبه پرسشهای خود درباره اوضاع منطقه را از وزیر امور خارجه ایران مطرح کرده است. پیامدهای منطقهای توافق هستهای، موضوع دست دادن با اوباما و راه حل بحران سوریه مباحث اصلی مصاحبه هستند.
متن مصاحبه رایت با ظریف از این قرار است: آیا میدانستید که اوباما خواهد آمد و با شما دست خواهد داد؟ نه. این موضوع برنامهریزی نشده بود. در عرف این گونه این نیست که رئیس دولتی برای دست دادن با یک وزیر امور خارجه برنامهریزی کند. برنامهریزی در این باره توهینی به یک رئیس دولت محسوب میشود. اوباما دو ساعت زودتر در مجمع عمومی سخنرانی داشت و ما پیشبینی نمیکردیم که در راهروی مجمع او را ببینیم. زمانی که من داشتم بیرون میرفتم، نمیدانم به چه دلیلی آقای اوباما وارد راهرو شد و ما خیلی ساده همدیگر را دیدیم. من چه در زمان ضبط مصاحبه و چه در خارج از زمان ضبط رسمی، میگویم که این اتفاق کاملا تصادفی بود. آیا این موضوع برای شما در داخل ایران هزینهای را در پی خواهد داشت؟ این موضوع هماکنون نیز برای من هزینه داشته است. با این حال، هر آنچه من انجام میدهم در داخل برایم هزینه دارد و در نتیجه، این موضوع هم استثنا نبوده است. چرا پرزیدنت روحانی علاقهای به دیدار با پرزیدنت اوباما نداشت؟ مقامهای کاخ سفید به من و دیگران گفتند که این بار مایل به تلاشهایی برای ترتیب دادن دیدار بودهاند.ما بر این باوریم آنچه اکنون در دستور کار ما اولویت دارد، اجرای توافق است و این موضوع، اولویت نخست ماست. نباید کاری انجام داد که وضع را پیچیدهتر کند. آنچه برای ما اهمیت دارد، محتواست، نه ظاهر امر. از هجده ماه پیش شما راجع طرح چهار مادهای خود درباره سوریه به من چیزهایی گفتهاید. اکنون این طرح در چه وضعیتی قرار دارد؟ این طرح تکمیل شده، اما هنوز همان چهار ماده را دارد. محور این طرح، مبارزه علیه تروریسم، تشکیل دولت وحدت ملی، آتشبس و اعمال اصلاحات در قانون اساسی و ایجاد یک ساختار دولتی موقت مبتنی بر نهادهای ذکرشده در قانون اساسی است. ما بر این باوریم که هر طرحی تنها براساس این اصول در سوریه قابل اجرا خواهد بود. اصولی چون احترام به حاکمیت، تمامیت ارضی، مقابله علیه افراط گرایی، فرقه گرایی و عدم مداخله در امور داخلی سوریه، یافتن یک راه حل سیاسی، احترام به حقوق اقلیتها و رعایت حقوق بشر، باید اصول هرگونه طرحی در این زمینه باشد. ما در روند گفتوگو و مشاوره با چند بازیگر مهم منطقهای و فرامنطقهای در این زمینه هستیم.
نظر ایران درباره آینده اسد چیست؟ ما از ابتدا گفتهایم این موضوعی است که مردم سوریه باید درباره آن تصمیم بگیرند. ما مخالف مداخله کشورهای خارجی در امور داخلی سوریه و تعیین پیششرط از سوی آنان برای یافتن یک راه حل سیاسی در سوریه هستیم. ما هیچ گونه پیششرطی قرار ندادهایم. ما باور داریم که این کار و وظیفه ما نیست. ما به تعیین سرنوشت سوریه به دست سوریها باور داریم. ما باید تنها مسیر تشکیل دولت آشتی ملی با حضور تمام سوریها را هموار کنیم. پس از آن، باید به مردم سوریه اجازه داده شود درباره اینکه چه کسی و چگونه بر آنها حکومت کند، تصمیمگیری کنند. آیا آمریکا از این طرح آگاه است؟ آمریکاییها به طور متناوب از طریق مقامهای اروپایی و نمایندگان سازمان ملل در جریان امر قرار میگیرند و همه آنها از نحوه تفکر ما آگاه هستند. آیا روسیه از ایده شما حمایت میکند؟ من باور دارم که طرز فکر ما در این مورد با روسها شباهت زیادی دارد. روسیه در حال بمباران سوریه است آیا شما از این موضوع شگفتزده شدید؟ به خصوص زمان آغاز حملات؟ نهچندان؛ چرا که نیاز به تلاش بینالمللی وجود دارد و ما از تمام کشورهای جامعه بینالمللی خواستار مبارزه علیه داعش و سایر گروههای تروریستی مشابه از جمله جبهه النصره و احرار الشام و گروههای مشابه که هر ساعت در سوریه سر بر میآورند شدهایم. روسها در نهایت از عملیات در سوریه به دنبال دستیابی به چه هدفی هستند؟ به دنبال همان چیزی که ایالات متحده میبایست از ابتدا به دنبال آن میبود؛ یعنی نابود کردن داعش. آیا این اقدامی برای حفظ اسد در قدرت نیست یا اقدامی برای تسهیل یک روند است؟ من نمیدانم که این تحرک جدید، عملا ما را به مذاکرات نزدیکتر میکند و یا سبب فاصله گرفتن بیشتر کشورها، یعنی قدرتهای بزرگ از هم خواهد شد. من فکر میکنم ما از جنبههای مختلف به مذاکره و گفتوگو نزدیکتر شدهایم. این شرایط هم فرصتها و هم چالشهایی را بهوجود آورده است. اگر از فرصتها استفاده نکنیم تنها با چالشها مواجه خواهیم بود. چرا اطمینان دارید که روسیه خواستار مذاکره است و نه صرفا حفظ اسد در قدرت؟ زیرا هیچ راه حل نظامی در سوریه وجود ندارد. در نهایت، همه باید پای میز مذاکره بنشینند. من فکر میکنم تمام طرفین این موضوع را درک میکنند. باید راه حلی سیاسی برای سوریه ارائه کرد. جبهه نظامی فراز و فرود دارد؛ اما اقدام نظامی به تنهایی سرنوشت آینده سوریه را تعیین نمیکند.اهداف اولیه روسیه، داعش یا جبهه النصره نبود.بود. هدف نخست، گروه تازهای است که از ترکیب جبهه النصره و احرار الشام ایجاد شده که موسوم به «جیش الفتح» است. این گروهها هر روز نامهای جدیدی پیدا میکنند.درباره حضور نیروهای ایرانی در سوریه اخباری در هفتههای اخیر منتشر شده بود. اینکه این حضور صرفا به مستشاران نظامی محدود نمیشود. این غلط است. ما ماهیت حضور خود در سوریه را تغییر ندادهایم. حضور ما همچنان محدود به مستشاران نظامی خواهد بود، نه بیشتر. من خودم این موضوع را چک کردهام و در این باره اطمینان میدهم.با این حال، ایران از مداخله روسیه در سوریه حمایت کرده است.ما از هر طرفی که علیه داعش وارد عمل شود، به شرط اینکه در این باره عزمی راسخ داشته باشد، حمایت میکنیم. مشکل ما با ائتلاف بینالمللی جدیت نداشتن آنان است؛ زیرا آنان بر این باورند که ضربه زدن به داعش پیش از داشتن برنامهای برای بشار اسد، سبب کمک به بشار میشود. بنابراین، این نمایش ادامه دارد و به همین دلیل است که طی یک سال اخیر، توانایی داعش حتی کاهش هم نیافته است. با این حال، ما شمار زیادی از کشورها را میبینیم که در اقدام مشترک نظامی در سوریه مشارکت دارند. اکنون چقدر به مذاکره نزدیک هستیم؟ نیاز فوری به مذاکره بدون تعیین پیششرط وجود دارد. این امر نیازمند تأملات بسیار بسیار عمیق از سوی غرب است. پیشبینیهای غربیها اشتباه از آب درآمد. چهار سال پیش آنان پیشبینی کردند که اسد سقوط میکند. به جای سه هفته، چهار سال گذشته و طی این مدت صدها هزار تلفات جانی و میلیونها نفر آواره به جای مانده است. در سازمان ملل متحد، پرزیدنت اوباما برای نخستین بار درباره گذار مدیریت شده در سوریه صحبت کرد. آیا این موضع را نشانهای از تمایل آمریکا به مذاکره و انعطافپذیری آن کشور میدانید؟ تفاوتهای ظریفی به وجود آمده، اما هنوز هم میتوانید نشانههای همان ادبیات قدیمی را مشاهده کنید. من هنوز معتقدم ملاحظاتی درباره اوضاع منطقه وجود دارد که مانع جدا شدن آمریکا از سیاستهای قدیمی خود میشود. این سیاستها ادامه دارد و سبب تداوم این منازعه شده است. آیا منظورتان اتحاد آمریکا با عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس است؟ بله، منظورم توجه آمریکا به نگرانیهای آنهاست. آیا توافق هستهای باب گفتوگو برای حل بحرانهای سوریه و یمن و عراق و سایر بحرانهای منطقهای را به گونهای که پیش از این ممکن نبود، گشوده است؟ هنوز نه. ما امیدوار بودیم که اجرای برجام باعث آغاز رفع برخی از بیاعتمادیها در ایران درباره اهداف و جهتگیریهای کلی سیاستهای آمریکا در قبال مسائل منطقهای شود. طی دو ماه اخیر، ما آشکارا نظراتی را شنیدهایم که اغلب به شرایط داخلی در ایالات متحده مرتبط است و به کاهش این بیاعتمادی کمکی نکرده است. آیا شما واقعا تردید دارید که با توجه به اینکه برجام اکنون از موانع کنگره عبور کرده، مانعی واقعی بر سر راه اجرای آن وجود دارد؟ دو مسیر برای اجرای یک توافق وجود دارد. یکی رویکرد حداقلگرایانه نسبت به اجراست که بر اساس آن، شما کارهایی که غیرقابل اجتناب است را انجام میدهید. این رویکرد کمکی به ایجاد اعتماد نمیکند. راه دیگر انجام آن میتواند لغو تحریمها به عنوانی سیاستی تضمینی جهت برقراری تعاملی متفاوت با ایران باشد. آمریکا نباید به این موضوع به عنوان یک امتیاز نگاه کند، بلکه این اقدامی در مسیر ایجاد اعتماد برای بقای توافقی بسیار خوب است. در صورتی که چنین اقدامی صورت گیرد، نهتنها توافقی پایدار خواهیم داشت، بلکه موفق به اعتمادسازی نیز خواهیم شد. اما آیا ایالات متحده و ایران صرفا با دستیابی به اصول یک توافق هستهای، وارد صفحهای جدید از روابط خود نشدهاند؟ هنوز برای قضاوت زود است. یقینا من امیدوارم که دو سال از عمر خود را برای هیچ هدر نداده باشم! مطمئنم آقای کری نیز چنین امیدی دارد. مسئله بعدی در دستور کار ایران و آمریکا چه خواهد بود؟ ما هربار یک گام برخواهیم داشت؛ اما گامهایی محکم. خواهید دید که این کار نتیجهبخش خواهد بود. ما مسئله هستهای را با مسائل دیگر در نمیآمیزیم. دیگرانی هستند که میگویند ما باید به مسائل دیگر هم وارد شویم. ما بر پیام خود باقی ماندیم و توانستیم این موضوع بسیار دشوار را حل کنیم. در صورتی که ما در خط خود باقی بمانیم و به حسن نیتمان در اجرا ادامه دهیم، در آن صورت
احتمال ایجاد اعتمادی که ما را قادر به تعامل با دیگر موضوعات میسازد، وجود خواهد داشت.و پس از آن گامهای محکم بعدی برداشته خواهد شد؟ بله؛ گامهای محکم بعدی برداشته خواهد شد. از قبیل؟ هر بار، یک گام.