چهارشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۳
r_search
نوع نشریه:
نشریات:
از تاريخ:
تا تاریخ:
کد خبر: ۵۲۵۲
تاریخ انتشار: ۰۳ آذر ۱۳۹۴ - ۲۰:۳۹
آیا مرض بدنویسی و شیوع آن در میان عموم ایرانیان لاعلاج است؟ نمی‌خواهم ناامیدتان کنم. اصلا به خودم اجازه نمی‌دهم در این ستون که به نام نامی زبان شیرین فارسی مزین است حرف از ناامیدی بزنم اما باور بفرمایید چگونه نوشتن‌های هموطنان و همکاران گرامی طاقت از من ربوده و هر آینه ممکن است کار دست خودم بدهم و با خلق خدا دست به گریبان شوم. اگر لطف خوانندگان فرضی این ستون نبود و همین مقدار امکان درد دل کردن نداشتم، ممکن بود شبانه به بعضی مراکز اداری و تجاری حمله‌ور شوم و بیلبورد و تراکت و نوشته‌های دیگری از این دست را با خشونت هرچه تمام‌تر پایین بیاورم تا بلکه آبی باشد بر آتشی که در دلم شعله‌ور است. وقتی از در و دیوار غلط می‌بارد آدم چقدر می‌تواند ساکت بماند؟ چقدر باید صبر کند. چقدر با خودش بگوید اشکالی ندارد؟ از سر در بانک‌ها و اداره‌هایمان گرفته تا تابلوی رستوران‌ها و فروشگاه‌هایمان تا روزنامه‌ها و نشریات‌مان همه جا و هر نوشته‌ای مملو از غلط است.
جماعتی می‌خواهند برای خودشان تبلیغ کنند؛ تراکت و بروشور تهیه می‌کنند و پخش می‌کنند بین خلایق. مثلا تبلیغ است اما سراسر غلط... برایتان مثال می‌زنم که فکر نکنید سختگیرم و زیادی مته به خشخاش می‌گذارم: چندی پیش، سر ظهر با جمعی از دوستان در حوالی میدان توحید بودیم و گفتیم برویم در خیابان ستارخان غذا بخوریم. سر از رستوران احمد بی در آوردیم و من در بدو ورد دیدم جلوی رستوران با فونت درشت ـ طوری که از فاصله چند متری دیده شود ـ  نوشته شده است: «رستوران احمد بی اولین و تنهاترین مبتکر کباب ترکی ذغالی در ایران»!!!!!!
خداوکیلی شما بفرمایید این جمله آبروی زبان فارسی را نمی‌برد؟ هرچه غلط دستوری و محتوایی بوده توی یک جمله جمع کرده‌اند و آن جمله را با افتخار بر سر درِ یک رستوران نوشته‌اند که چه بشود؟ نمی‌دانم.
از همان دم در به همراهان گرامی گفتم: دوستان! بیایید برگردیم. غذا خوردن در این رستوران توهین به خودمان است. مطمئن باشید جایی که برای تبلیغ، چنین جمله افتضاحی را بر سردرش نوشته باشند غذایش هم تعریفی نخواهد داشت. البته دوستان گرمای هوا را بهانه کردند و بنده را به زور میهمان احمد بی کردند. بعد هم نگذاشتند بروم به صاحب آن رستورانِ «اولین» و «تنهاترین» و «مبتکر» توضیح بدهم که این جمله غلط است و چرا غلط است. در عوض دل من از این نکته شاد شد که غذا اصلا باب طبع دوستان نبود و در نهایت احساس کردند پولشان را دور ریخته‌اند.  شیوع این غلط‌ها و تذکر ندادن به کسانی که چنین غلط‌هایی را گل‌درشت و مشخص در دید عموم قرار می‌دهند مرا ـ اگر نگویم ناامیدـ حداقل نگران‌تر می‌کند. ای کاش فرهنگستان زبان و ادب فارسی با همکاری اداره اماکن لااقل برای غلط‌هایی از جنس آنچه درباره رستوران احمد بی مثال زدم چاره‌ای می‌اندیشید. از بنده جز دعا کردن و غر زدن در این ستون و بعضا نکته‌ای را تذکر دادن کاری ساخته نیست. امید که ما مردم؛ خود ما مردم به بزرگ‌‌‌‌‌‌ترین خانه‌ای که داریم بیش از اینها بها بدهیم که به قول هایدگر: «زبان، خانه هستی است».

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: