پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
r_search
نوع نشریه:
نشریات:
از تاريخ:
تا تاریخ:
کد خبر: ۵۳۴۳
تاریخ انتشار: ۰۸ آذر ۱۳۹۴ - ۰۰:۳۶
هر زبانی برای خودش قواعد و مشخصاتی دارد که نادیده‌گرفتن‌شان، کاربران آن زبان را دچار بدنویسی و غلط‌نویسی و ضعف تالیف می‌کند. یکی از مشکلات فارسی امروز این است که اغلب ما یا اهل خواندن نیستیم یا اگر هم گوش شیطان کر، هفت قرآن در میان، اهل مطالعه باشیم خودمان را بیشتر با متون ترجمه‌ای سرگرم می‌کنیم و کمتر به سراغ متون دست اول می‌رویم. مترجمان ما هم جز عده‌ای انگشت‌شمار، نه بر زبان مبدأ تسلط دارند و نه بر زبان مقصد. حاصل کار انبوه کتاب‌هایی است که جملات درست‌شان در اقلیت است و مصیبت آنجا اتفاق می‌افتد که ما همین متون پر از غلط را می‌خوانیم و خواه ناخواه فارسی‌مان را از روی دست همین کتاب‌ها می‌نویسیم. جالب این است که معمولا این مترجمان فارسی‌نشناس، بهانه‌ می‌آورند که خب تقصیر ما چیست؟ زبان فارسی مشکل دارد، ضعیف است، نمی‌توان واژه تازه در آن ساخت و... فرقی هم ندارد مترجم عزیز از چه زبانی در حال ترجمه به فارسی باشد؛ انگلیسی، روسی، فرانسه، عربی، آلمانی و... به زعم این بزرگواران زبان فارسی کلا زبان ضعیف به‌دردنخوری است که در برابر هر زبان بیگانه‌ای شمشیر و سپر می‌افکند و میدان را به حریف واگذار می‌کند. اگر اینطور باشد باید دسته‌جمعی فاتحه زبان فارسی را بخوانیم و آن را کنار بگذاریم و زبان دیگری را جایگزین آن کنیم. اگر اینطور بود این زبان این همه عمر نمی‌کرد و تا اینجا با ما راه نمی‌آمد و بالاخره یک جای کار کلکش کنده می‌شد. حقیقت حال چیز دیگری است. ما زبان خود را نمی‌شناسیم. حالا خدای نخواسته من که نمی‌گویم ما و این مترجمان عزیز باید برویم سری به متون نابی چون نامه‌های عین‌القضات یا اسرارالتوحید یا تاریخ بیهقی و... بزنیم. نه. برای اینکه قابلیت‌های زبان فارسی را بهتر بشناسیم حتی اگر حال و حوصله متون کلاسیک را نداریم، می‌توانیم سری به جای خالی سلوچِ دولت‌آبادی بزنیم تا بفهمیم فارسی حقیقتا زبان نرم‌‌خویی است که اگر به دست اهلش بیفتد کارها می‌کند کارستان. یا سری بزنیم به کارهای جعفر مدرس صادقی یا ترجمه‌های عبدالله کوثری یا...

در آغاز این متن کوتاه به این نکته اشاره کردم که هر زبانی برای خودش قواعد و قوانینی دارد. یکی از قوانین زبان فارسی ـ که احتمالا قانون‌ نانوشته‌ای است ـ این است که جملاتمان را تا حد امکان کوتاه کنیم. یکی از مشترکات متن‌های فارسی ناب ـ از گذشته تا امروزـ این است که جملاتی کوتاه دارند. پرهیز از جملات طولانی و مرکب، و پرهیز از حذف فعل به قرینة معنوی و لفظی با حال و هوای زبان فارسی جفت و جورتر است. تلاش کنیم در نوشتن تا آنجا که ممکن است مقصود و منظورمان را به جمله‌های کوتاهِ تک‌فعلی تقسیم کنیم. باور کنید در این صورت متنی خواهیم داشت که درصد آشفتگی در آن بسیار پایین‌ خواهد بود.

کاش فارسی را می‌شناختیم تا بدانیم خداوندگار زبان فارسی، شیخ اجلّ، سعدی شیرازی چرا به این نتیجه رسیده است که:
چو آب می‌رود این پارسی به قوّت طبع
نه مرکبی است که از وی سَبَق برد تازی!

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: