پنجشنبه ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
r_search
نوع نشریه:
نشریات:
از تاريخ:
تا تاریخ:
کد خبر: ۷۵۱۶
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۲:۳۶
گفت‌وگو با دکتر محمدجعفر غفرانی
زینب صناعی- تا آنجا که از نسل های گذشته شنیده ایم، دیده ایم و حتی در کتاب ها خوانده ایم، پدربزرگ ها و مادربزرگ های ما در نیم قرن قبل، زندگی های زناشویی خوبی را با یکدیگر داشته اند. البته این به این دلیل نیست که بگوییم آنها هیچ مشکلی در زندگی شان وجود نداشته، بلکه به دلیل وجود تفاهم، مهربانی، گذشت و فداکاری مسیر زندگی شان به سمت گذرگاه خوشبختی پیش می رفته است؛ چنانکه ناراحتی ها، مشکلات، فقر، کمبودها و نداری ها هم نمی توانست سیر زندگی آنها را از مسیر خوشبختی تغییر دهد. از همین رو، بایدها و نبایدهای زندگی زناشویی، خودشناسی و خداشناسی را با دکتر محمد جعفر غفرانی، استاد دانشگاه، پژوهشگر علوم قرآنی و کارشناس امور خانواده در میان گذاشتیم؛ استادی که دلسوزانه پاسخگوی سئوالات ما بود. گفتگوی دوستانه ما با وی را بخوانید.

•    در ازدواج اسلامی و در مراحل پیش از عقد آداب گفتگوی دختران و پسران برای شناخت یکدیگر نسبت به تشکیل زندگی مشترک چیست؟

از نظر اسلام یک ازدواج موفق و خوب ازدواجی است که شخص اول خودش را بشناسد و برای شکوفایی خودش بخواهد ازدواج کند. بنابراین اصلا دعوت نشدیم به اینکه طرف مقابل را زیر ذره بین قرار دهیم. برای شناخت همسر فقط چند ویژگی که قرآن گفته است باید چک شود که این ویژگی ها اولا الان مهم است و در گذشته و آینده اش مهم نیست و تضمینی هم نیست؛ یعنی صفات شخصیتی و مواضع فرد در ازدواج تضمین ندارد و ممکن است تغییر کند پس در ازدواج باید حال افراد بررسی شود.
بر همین اساس در ازدواج به دگرشناسی و اینکه همسرم را آنقدر دقیق بشناسم نه نیاز هست و نه توصیه شده و نه می تواند مشکلی را حل کند؛ وقتی از کسی برای گوشی تان تقاضای شارژر می کنید از شما می پرسند گوشی شما چیست؟ یعنی بدون خودشناسی انسان نمی تواند همسرشناسی و حتی خداشناسی کند که همه این موارد به خودشناسی و خودباوری موکول است.
بنابراین در ازدواج اسلامی دختر و پسر به این روابط و معاشرت های قبل از ازدواج هیچ نیازی ندارند و تمام ازدواج هایی که بر مبنای این معاشرت ها و روابط با نامحرم صورت گرفته، ازدواج های موفقی نبوده است و حتما با اختلال مواجه شده است.

•    چرا؟
انسان اولا در خودشناسی اش مشکل دارد بنابراین دگر شناسی تقریبا امکان ندارد، ثانیا انسان آنقدر پیچیده است که شناخت پیچیدگی های طرف مقابل اصلا برای افراد عادی امکان ندارد و اگر حساب انبیا و اولیا را جدا کنیم برای مردم عادی امکان ندارد که تمام زوایای پیچیده و پنهان یک فرد را شناسایی کنند؛ پس معاشرت اصلا شناخت نمی آورد؛ زیرا اولا شناخت به وجود نمی آید، ثانیا نیازی نیست و ثالثا آنچه که ما با مطالعه رفتار و گفتار یکدیگر به دست می آوریم یک وضعیت ظاهری زمان حال را گزارش می کند و اصلا فرداها را هیچ تضمینی نمی کند. بنابراین نیازی به این ارتباط نیست.

•    آن ویژگی هایی که درباره انتخاب همسر فرمودید که در قرآن و روایات به آن اشاره شده چیست؟
قرآن می فرماید: مومن با مومن، مشرک با مشرک، زناکار با زناکار، خبیث با خبیث، طیب با طیب ازدواج می کنند. مواردی است که در قرآن به عنوان احراز کفویت مطرح شده است که این موارد را می توان از راه های خیلی ساده ای متوجه شد که فرد در حال حاضر نسبت به این کلمات که متاسفانه برخی از آن درست برای مردم ترجمه و تفهیم نشده، که اینکه خبیث یا طیب به چه کسی می گویند، و حتی اگر من این موارد را بفهمم، بدانم و در شخصی احراز کنم، هیچ کدام از این ها در فردای ازدواج تضمین و ضمانت اجرایی ندارد.
به عنوان نمونه دخترها نمی دانند که مردها همه شان مذکر هستند؛ مذکر به این معنی که برای چهار مورد درس، کار، عبادت، سربازی و جهاد انگیزه ندارند، و مردها برای این موارد نیازمند به روحیه و انگیزه بیرونی هستند و توان درونی به آنها انگیزه نمی دهد. از سوی دیگر زن ها سرشار از انگیزه کار، درس، عبادت و سربازی هستند؛ کمتر زنی است که مشتاق درس و کار و عبادت و سربازی نباشد؛ اما زن این توانایی را ندارد و البته از او خواسته هم نشده است. بنابراین در ازدواج زن باید روحیه و انگیزه اش را به مرد دهد و توان مرد در خدمت زن قرار بگیرد تا یک ازدواج پویا، موفق و مفیدی داشته باشیم.

•    به نظر شما در ازدواج چه معیارهایی برای گفتگوهای صحیح میان زن و شوهر باید مد نظر قرار گرفته شود؟
یکی از حالات مهم در ارتباطات، تفاهم است، برای اینکه تفاهم رخ دهد، لازمه اش این است که تک تک واژه هایی که بین دو نفر مبادله می شود، تک تک ایماها، اشاره ها، رمزها و علائمی که مبادله می شود، اولا برای گوینده تصویر ذهنی روشنی داشته باشد، دوما تصویر ذهنی این واژه بین گوینده و شنونده یکسان باشد؛ یک تابلوی راهنمایی و رانندگی را اگر خود کسی که این تابلو را نصب کرده است بداند که پیامش چیست و آیا موقعیت زدن این تابلو اینجاست و اگر آنهایی که این تابلو را می بینند، همان مفهوم را بفهمند، این ها به تفاهم رسیده اند. پس مهمترین کاری که زن و شوهر دارند این است که از همان ابتدا به خصوص در دوران عقد باید تلاش کنند مفاهیم واژه ها را بین خودشان مرور کنند و واژگانشان را روشن و یکسان کنند.
قرآن طی چند آیه می فرماید که اکثر انسان ها از ظن و گمانشان پیروی می کنند و قضاوت هایشان بر اساس ظن و گمان، سطحی نگری و ظاهرنگری است. پس مهمترین کاری که زن و شوهر باید انجام دهند، این است که واژگانشان را یکی کنند و همین کلماتی که به ظاهر به فارسی بین شان گفتگو می شود باید ببینند خودشان معنی اش را می فهمند و مفهوم اش بینشان روشن است، مفهومی که دو نفری از این کلمه دارند، یکی است یا نه؟!

•    بدصحبت کردن زوجین با یکدیگر چه اثرات نامطلوبی می تواند داشته باشد و چه اتفاقاتی به طبع آن می تواند پیش بیاید؟

این بد صحبت کردن برای سوء تفاهم است، وقتی ما دچار سوء تفاهم هستیم با هم بد حرف می زنیم و بد برخورد می کنیم، شما نگاه کنید تمام مهمانداران، دکترها و کارکنان زن و مرد و دانشجویان دختر و پسر با هم رابطه خوبی دارند خیلی خوب و خوش اخلاق و با ظرفیت و با احترام، اما به محض اینکه اینها با هم زن و شوهر می شوند، شروع می کنند به فحاشی، گوشی یکدیگر را نگاه می کنند در حالی که قرآن اجازه نداده است و فرموده «لاتجسسوا». چون زن و شوهر شده ایم که نباید گوشی همدیگر را نگاه کنیم. اجازه نداریم به یکدیگر بی احترامی کنیم. پس نفهمیدیم ازدواج یعنی چه، وقتی ایشان شده است همسر من، نخریدمش که! زنم هست، شوهرم هست معنی اش این نیست که مال من است که. پس ریشه همه بداخلاقی ها سوء تفاهم و یا عدم تفاهم است.

•    علت های ناتوانی اغلب زوج های جوان برای گفتگوی صحیح با یکدیگر چیست؟

شش خلأ سیستم آموزشی و رسانه های ما دارد. دو تا از آنها این است که در سیستم آموزشی ما هر چیزی هم ممکن است، هم ارزش دارد و هم تشویق می شویم. جز یک چیز؛ یک درس است که اصلا به آن دعوت نمی شوید. ممکن هم نیست و تشویق هم نمی شوید و آن «خودشناسی» است. آدمی که خودشناسی ندارد حتما همسرشناسی، امام و پیغمبرشناسی و خداشناسی ندارد. در روز عاشورا دشمنان که امام حسین (ع) برایشان ناآشنا نبود، دشمنان سربازان پدرش بودند، عمر سعد همبازی کودکی امام حسین(ع) است، نفهمیدند، فرق امام حسین(ع) و یزید را نفهمیدند.
بهترین، خوش اخلاق ترین، سخاوتمندترین همسر هم به درد جعده نخورد. این برای شما روشن نیست. نمی دانید که آیا زن و شوهر عامل خوشبختی یا بدبختی هم هستند یا نه و چون روانشناسان به دروغ گفته اند، هستند، پس شما برای آنکه بدبخت نشوید دنبال یک آدم خوب می گردید. نمی دانید که آن آدم خوب اصلا به درد شما نمی خورد. یک پزشک خوب دنبال آدم سالم نمی گردد، دنبال مریض می گردد و چون شما زن نیستید و در دانشگاه، هنرِ زن بودن از شما گرفته شده، مانند یک پسر دنبال آدم خوشگل ظاهری، با ماشین و خانه خوب می گردید. دنبال مرد مذکر نمی گردید که او را اهل معراجش کنید، آسمانی اش کنید. دنبال یک انسان آسمانی می گردید که اگر او آسمانی باشد که دیگر شما امتیازی نمی برید. دنبال یک زندگی بی دردسر می گردید که این دیگر زندگی نمی شود.

•    زوج های جوان چه مدل هایی را باید برای تمرین برای دست یافتن به گفتگوهای هدفمند و صحیح با یکدیگر در پیش بگیرند. حالا چه از طریق جلسات ثابت هفتگی یا جلسات با حضور اعضای خانواده؛ چگونه این مهم میسر می شود؟

در واقع برای هر دختر پسری، پدر و مادر، خواهر و برادر، همسران تمرینی او هستند، اگر ما با این ها ارتباط نامحسوس را تمرین کنیم فردا با همسرمان، مادرشوهرمان، پدر خانم مان می توانیم رابطه ای درست برقرار کنیم، ولی الان در خانواده ها بین اعضای خانواده، پدر و مادر، فرزند و پدر، خواهر و برادر یک تعامل تفاهم آمیزی حاکم نیست، این همه بچه ها به مادر می گویند گیر نده معلوم می شود که یا مادر نفهمیده یا بچه نفهمیده، در هر صورت بین شان تفاهم نیست.
اصلا بسیاری از دخترها و پسرها امروز برای فرار از دست مادر و پدر ازدواج می کنند و گمان می کنند که پدر و مادر آنها را نمی فهمند بعد هم که ازدواج می کنند می بینند ای دل غافل همسر که دیگر آنها را نمی فهمد، بنابراین می بینیم درصد بسیار بالایی مانند ۴۰ درصد در دوران عقد مشکل پیدا می کنند به طوری که روزانه ما ۵۰۰ طلاق تفاهمی در کشور داریم. چون دنبال صورت می گردند و نمی دانند اصلا سیرت اینها به هم می خورد یا نه. پس بهترین تمرین برای این تفاهم ارتباط درست با خدای خودمان است. وقتی طرف با خدا ارتباط ندارد و نمازش را نمی خواند، پس کسی که به خودش خدای خودش و پدر و مادرش احترام نمی گذارد و به تو می گوید فدای تو شوم، این حتما دروغ است. بنابراین باید با کسی ازدواج کنید که به خودش و پدر و مادرش و حتی لباسش احترام می گذارد. این به این معنا نیست که آنها بی عیب هستند؛ اما او احترام می گذارد اول به خودش دوم به آنها و بی احترامی نمی کند. پس مشکل ما سر تفاهم است، ما مفاهیم مذهبی، زناشویی، اقتصادی و اجتماعی را نمی فهمیم.

•    حالا زن و شوهر این اختلافات ناشی از گفتگوهای حاشیه ساز را چگونه و با چه روشی می توانند کنترل و برطرف نمایند؟

برای اینکه ازدواج صورت بگیرد احتیاج به پنج مرحله دارد که نیاز به یک کلاس ۱۴ جلسه ای دارد که نمی توان حق مطلب را ادا کرد و شاید حرمت این قضیه بریزد، چرا که مصاحبه نمی تواند تمام یک کلاس را برای شما خلاصه کند. در هر صورت در جواب سئوال شما باید بگویم که برای اینکه چنین اتفاقاتی نیفتد، باید بچه ها و جوانان در ابتدا رابطه درستی با خودشان سپس با والدین شان داشته باشند، بعد مرحله سوم گزینش شان درست باشد، در مرحله چهارم عقد تا ازدواج شان را درست مدیریت کنند که نمی کنند، و از همه اینها مهمتر این را بدانند که از فردای ازدواج چه از یکدیگر می خواهند.
متاسفانه در حال حاضر هیچ پدر و مادری و هیچ دختر و پسری به فردای ازدواج فکر نمی کنند؛ چقدر می داند و چقدر انرژی و عاطفه هزینه می کنند تا به هم برسند اما وقتی به هم می رسند فردای ازدواج خانم آرایش کرده و آراسته به محل کار می رود، بگو بخند، شیرینی و مبارک باشد تا شب و شب که می رسید خانه خسته اید، آن مرد هم که می آید خسته است، چه چیزهایتان را باید با هم تقسیم کنید؟ خستگی هایتان! این که ازدواج نشد. دو تا مرد خسته وقتی خانه می آیند.
دیدید در کشتی و بوکس وقتی یکی وارد تشک می شود مشت و لگد و اینها می خورد. بعد وقتی کنار می آید یکی بادش می زند، بهش انگیزه و انرژی می دهد، او کسی است که خودش در روی تشک نبوده، یعنی خودش از صبح تا شب خودش را شارژکرده؛ الان خانم های ما آنهایی هم که در خانه هستند یا از صبح تا ظهر خوابند یا با تلفن صحبت می کنند یا تلویزیون می بینند و شب که مرد به خانه می آید آن خانم خودش خسته است. یعنی خودش شارژ نیست که آن مرد را شارژ کند. در حالی که با قرآن، نماز، عطر، آراستگی و عبادت باید خودش را شارژ می کرده است. اصلا از همسرش استقبال نمی کند به طوری که یک روز می رود رستوران، یک هفته، دو هفته، سه هفته، در نهایت خسته می شوند و می بینند که این زندگی نشد چرا که قبلا هم با دوستانشان می رفتند. تازه آن موقع راحت تر هم بودند.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: