پنجشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
r_search
نوع نشریه:
نشریات:
از تاريخ:
تا تاریخ:
کد خبر: ۸۶۳۹
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۱:۴۴
سیدعبدالجواد موسوی

نوآم چامسکی از متفکران و منتقدان صریح‌اللهجه‌ای است که حرف‌های باب میل ما بسیار می‌زند. از نقد سرمایه‌داری گرفته تا حمله به سیاست‌های سلطه‌طلبانه آمریکاییها در خاورمیانه. از انتقاد صریح از صهیونیست‌ها تا دفاع آشکار از مردم مظلوم فلسطین.

طبیعی است که ما به حکمِ: خوشتر آن باشد که سرّ دلبران/ گفته آید در حدیث دیگران، از اینکه یک زبان‌شناس و نظریه‌پرداز آمریکایی حرف‌هایی باب میل ما بزند ذوق کنیم و با صدایی بلند آن را تکرار کنیم و به مخالفانمان بگوییم ببینید نه تنها ما که حتی یک متفکر آمریکایی نیز چنین می‌گوید و می‌اندیشد. تا اینجای ماجرا هیچ مشکلی نیست. مشکل آنجا پدید می‌آید که این منتقدِ مستقل گاه سخنانی بر زبان می‌آورد که نه تنها با افکار ایدئولوژیک ما همخوانی ندارد بلکه درست مخالف آن چیزی است که ما به آن باور داریم.

در چنین وضعیتی آنها که مدام در ستایش چامسکی منبر می‌روند و کم مانده است او را حزب‌اللهی معرفی کنند دچار تناقض می‌شوند و درمی‌مانند که چگونه این حرف‌های متناقض را توجیه کنند. پُرواضح است که مشکل از چامسکی نیست. او کار خودش را می‌کند و بار خودش را می‌برد. تعهدی هم به ما ندارد. تکلیف او با خودش روشن است. او برای خودش اصولی دارد و سعی می‌کند بدون مصلحت‌اندیشی‌های رایج از عقایدش دفاع کند. این عقاید گاه آنقدر به شعارها و باورهای ما نزدیک است که با او احساس همدلی و همسخنی می‌کنیم و از تریبون‌های رسمی جمهوری اسلامی سخنان او را بازتاب می‌دهیم اما همان‌طور که گفتم وقتی از او سخنی می‌شنویم که به نظر ما غیر متعارف می‌آید و با باورهای ما در تضاد قرار می‌گیرد درمی‌مانیم که چه بگوییم و این وضعیت پارادوکسیکال را چگونه توجیه کنیم.

چندی پیش بزرگوارانی که در سال‌های اخیر به شدت از چامسکی و عقاید او دفاع می‌کردند و سعی داشتند از او چهره‌ای انقلابی و ضد استعماری ترسیم کنند در مواجهه با سخنانی از چامسکی که به نظرشان چندان انقلابی نمی‌آمد ناگهان خشمگین شدند و به رگ و ریشه خانوادگی او اشاره کردند و به مخاطبان یادآور شدند که به هرحال از یک آمریکایی یهودی‌تبار نمی‌توان بیش از اینها انتظار داشت. یعنی در یک لحظه همه آنچه پیشتر برای چامسکی یک امتیاز به حساب می‌آمد در چشم به هم زدنی به پاشنه آشیل او بدل شد. چامسکی که تا آن لحظه همه امتیازش این بود که علی‌رغم آمریکایی بودن و به دنیا آمدن در یک خانواده یهودی آنقدر منصف است که نمی‌تواند از جنایات صهیونیست‌ها و سیاستمداران آمریکایی چشم بپوشد ناگهان در مقام یک متهم قرار گرفت. متهمی که بزرگ‌ترین جرمش به دنیا آمدن در آمریکای جهانخوار بود و متولد شدن در خانواده‌ای یهودی. این روزها و در گرماگرم انتخاباتِ ریاست جمهوری آمریکا بازهم چامسکی حرف‌های شنیدنی بسیار دارد. حرف‌هایی که خیلی‌هایش به کارِ تریبون‌های داخلی ما می‌آید. طبیعی است که ما از این حرف‌ها استقبال کنیم و از قول یک آمریکایی یهودی به نقد سیاست‌های آمریکا بپردازیم. هیچ ایرادی هم ندارد. اما حواسمان باشد که در این استفاده ابزاری از یک متفکر و نظریه‌پرداز حد و حدود را نگاه داریم. زیادی ذوق‌زده نشویم. طرف را به دلیل اینکه حرف‌های مورد پسند ما می‌زند تا عرش بالا نبریم که اگر فردا روزی چیزی خلاف میل ما گفت مجبور شویم او را از عرش به زیر آورده و بر فرش بکوبیم.

یادمان نرود که چامسکی به ما هیچ تعهدی ندارد. او در جهت‌گیری کلی‌اش که همانا نقد رادیکالِ سیاست‌های جاه‌طلبانه قدرت‌های بزرگ است با ما همدل و همسخن است و گاه حتی ممکن است در برخی موارد همانند سیاست‌های هسته‌ای ایران آشکارا و صریح از ما دفاع کند اما این همه بدان معنا نیست که این فیلسوفِ زبان‌شناس در خدمت سیاست‌های ریز و درشت جمهوری اسلامی باشد و همه عقایدش را با متر و معیارهای ما هماهنگ کند. فهم این نکته بدیهی باعث می‌شود تا هم سخنان او را بهتر بشنویم و هم دچار آن وضعیتی که خدمتتان عرض کردم نشویم. (منبع: خبرآنلاین)

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: